امروز به خودت سلام کن ...
حالِ خودت را بپرس ...
حرفهای دلت را ، به خودت بزن ...
عیبی ندارد اگر دلت برای خودت هم سوخت ...
اگر از شنیدنِ حرفهای دلت ، گریه ات هم گرفت ، عیبی ندارد ...
اشک هایت را پاک کن ، آبی به سر و رویت بزن ، هوایی بخور و اجازه بده تا میتواند برایت حرف بزند و دردُدل کند ، خودت ...
یک لیوان آبِ خنک ، حالِ دلت را جا می آورد
وقتی که یک دلِ سیر برای خودت با خودت گریسته باشی ...
سبک که شدی ، نفسِ عمیقی بکش
دستِ خودت را بگیر و با خودت آشتی کن
لبخندی بزن و بلند شو ...
انگار خودت دارد می گوید :
برای جا زدن ، همیشه فرصت هست ...
امروز را ، فقط امروز را به ساختن ، به شروع ، به بلند شدن فکر کن ...
حالا ، تو با خودت حریفِ یک دنیایی ...
اشکهایت را پاک کن ، بخند
و دوباره از اولِ اولش با خودت شروع کن ...
خداوند وعده نکرده.......برچسب : نویسنده : tahatak58 بازدید : 58